عملیات والفجر4.منطقه ی مریوان.بمباران شدید دشمن در منطقه حاکم بود.
در زیر آتش شدید دشمن برادرش را دید که مضطرب شده.خود را به
او رساند تا آرامش کند.
گفت:«چرا ترسیدی؟خدا اگر بخواهد کسی را ببرد اول نظر به او
می کند،بعد شهادت را نصیبش می کند.به من و تو هنوز خدا نظری نکرده.
دلهره مان باید برای آن باشد که شهادت نصیبمان نگرددشهید شدن
لیاقت می خواد.
خیلی ها از صدر اسلام در راه خدا شمشیر زدند اما تا آخر نماندند.باید
دعا کنیم که شهید شویم وگرنه معلوم نیست که در آینده چه بر سرمان بیاید؟
شهادت خیلی شیرینه.»